تمامي حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ شامل متون, اشعار, آهنگ ها, عكس ها, هدايا و پيام ها متعلق به خانومي مي باشد. همه همش.

My English Weblog
Last update: Friday, May 23
Title: Modern Age Iran, Islamic Revolution



نوشته هاي قبلي
Please come to my new weblog at http://blog.imiran.com
Monday, April 26

DogvilleDogville بیش‌تر از آن‌که به اثری سینمایی شبیه باشد، اثری تئاتری‌ست. چندپرده‌ای و روایت‌گونه است، گفت‌وگوها دقیق‌اند و توجه به نور، صدا و حالات چهره‌ها بسیار مهم است. تمام فیلم مانند تئاتر بر روی سن اجرا می‌شود. در حالی که این می‌تواند موجب کسل شدن بیننده شود و نقطه ضعف این فیلم سه‌ساعته باشد، به نظرم یکی از نقاط قوت فیلم همین محیط کوچک و ساده‌اش است. برخلاف فیلم‌های معمول، فضای ساده و کوچک این فیلم توجه بیننده را به‌طور کامل به داستان و گفت‌وگوهایش معطوف می‌کند. شاید اگر این داستان را به سبک فیلم‌های معمولی می‌ساختند، جذابیت چندانی نداشت.

فیلم اشاره‌هایی دارد به آمریکا و روش زندگی آمریکایی از جمله این‌که انحطاط اخلاقی ساکنان ده از چهارم جولای آغاز می‌شود که روز استقلال و تشکیل کشور آمریکاست. نشان می‌دهد که چطور یک جمع ساده‌تر از یک فرد فاسد می‌شود تا آن‌جا که دیگر رفتار انسانی هم قیمت دارد. سؤال‌های زیادی را نیز در مورد آزادی انتخاب مطرح می‌کند و این‌که چقدر آدم‌ها را باید مسؤول رفتارهاشان دانست. چقدر باید گذشت داشت و بخشید؟ و این‌که آیا این گذشت مظلوم نیست که موجب ظلم ظالم می‌شود؟

حتماً ببینیدش. بسیار دیدنی‌ست.

........................................................................................................................

Saturday, April 24

● استعفانامه‌ی بهزاد نبوی را خواندم. پرسش‌های زیادی برانگیخت که نوشتن‌شان از حوصله‌ی‌ خودم و این رسانه بیرون است. اما یکی‌شان مدت زیادی‌ست ذهنم را مشغول داشته است. اواخر متن، اشاره‌ای دارد به رابطه‌ی اصلاحات و قانون اساسی. بر این باور است که قانون اساسی موجود، علی‌رغم كاستی‌های قابل اصلاحش، چارچوب قابل قبولی براي تداوم اصلاحات است. می‌گوید: " مشكل اصلی امروز ما قانون اساسی و ساختار حقوقی قدرت نبوده، بلكه مشكل تاريخی ساختار واقعی قدرت است. مادام كه اين ساختار تغيير نكند، اصلاح قانون اساسی نمی‌تواند ضامن تحقق مردم‌سالاری باشد."

این جمله‌ها را که می‌خوانم، احساس می‌کنم موانع تداوم اصلاحات، برآمده از قدرتی‌ست که خلاف قانون اساسی عمل می‌کند. اما در متن آقای نبوی که نگاه می‌کنم نمونه‌ای از این عمل خلاف قانون اساسی نمی‌یابم. اشاره‌هایی هست به رهبری، شورای نگهبان و قوه‌ی قضاییه که سدسازی کرده‌اند ولی کجای این سدسازی‌ها خلاف قانون اساسی بوده است؟ اگر می‌خواهید انتخابات را فرمایشی و مجلس را نمایشی بنامید، بنامید ولی به گمانم مواردی مانند فراقانون بودن رهبر، نظارت استصوابی، رد کردن مصوبات مجلس، بستن مطبوعات، دست‌گیری اصلاح‌طلبان و مواردی از این قبیل با توجه به اصل ۹۸ قانون اساسی که تفسیر قانون اساسی را بر عهده‌ی شورای نگهبان می‌داند، مخالف قانون اساسی نیست.

کسی که مشکل موهوم و نامعلومی دارد، نمی‌تواند راه مناسبی برای حل مشکلش بیابد. سردرگم می‌ماند و توانش را تلف می‌کند. معلوم کردن مشکل، اولین فایده‌اش این است که از سردرگمی و اتلاف توان رهایی می‌یابی. به نظرم "ساختار واقعی قدرت" نمونه‌ای از مشکل نامعلوم است.

........................................................................................................................

Sunday, April 18

● امروز بالاخره فرم‌های مالیات امسال را پرکردیم. پارسال نمی‌دانستم چه‌طور باید فرم‌ها را پر کرد و فرصت یادگرفتنش را هم نداشتم. سارا همه‌ی زحمتش را کشید. امسال تصمیم گرفتیم خودمان یادبگیریم. نصف روز وقت هردومان را گرفت. امیدوارم خراب‌کاری نکرده باشیم.

سیستم مالیاتی کانادا، سیستم جالبی‌ست. آن‌قدر نمی‌دانم که مطلبی درباره‌اش بنویسم. جایی هم مطلبی به زبان فارسی در این مورد نیافتم. دوستان کانادایی اگر چیزهایی می‌دانند، بنویسند. همین‌قدر فهمیدم که دولت کانادا ظاهراً برای این که مردم سواد ریاضی‌شان را فراموش نکنند، هر ساله از تمام ساکنان کانادا امتحان ریاضی می‌گیرد. باز خدا را شکر فرم‌های مالیاتی‌شان مشتق و انتگرال نمی‌خواهد. همان چهار عمل اصلی کافی‌ست.

عجب حال و حوصله‌ای دارند. ۲۴ میلیون نفر، هرکدام دوازده سیزده صفحه پر از عدد و محاسبه می‌فرستند. نمی‌دانم اداره‌ی مالیات‌شان چند نفر کارمند دارد که همه‌ی این اعداد و محاسبات را چک و تایپ می‌کنند و در مدتی نسبتاً کوتاه گزارشی از اشکال‌های فرم‌هاتان را برای‌تان می‌فرستند. چند سالی‌ست که سیستم اینترنتی مالیات هم راه‌افتاده است. شنیدم که الان ۴۰% مردم از این سیستم استفاده می‌کنند و برنامه دارند که به‌زودی به ۷۵% برسانندش.

........................................................................................................................

Wednesday, April 14

● هم‌واره معتقد بوده‌ام که بودن گروه‌های سیاسی در ایران، با هر اسم و رسمی که دارند، به‌تر از نبودن‌شان است و همین بودن، موجب رشدشان می‌شود. وقتی می‌شنوم اعضای جوان در یکی از گروه‌های باسابقه در سیاست ایران کم‌اند، افسوس می‌خورم و با خود فکر می‌کنم اگر کمکی از من برآید، دریغ نخواهم کرد. اما خودمانیم، این روندهای قوه‌ی قضائیه هم گاه‌گداری پس‌گردنی محکمی نثارم می‌کنند.

آقای شاهرودی در ابتدای دوره ریاستش، نظام قضائی ایران را به ویرانه‌ای تشبیه کرد. به باورم انتخاب آقای مرتضوی به‌عنوان مدیر نمونه‌ی قوه‌ی قضائیه، شاهد این مدعاست که هنوز هم ویرانه‌ای‌ست، اگر بدتر نشده باشد.

........................................................................................................................

Tuesday, April 13

● گام اول در بهبود ایمنی جاده‌ها، آگاهی یافتن از عوامل مؤثر بر ایمنی جاده‌ای‌ست. The Haddon Matrix (شکل زیر) مدلی ماتریسی‌ست که اثرات متقابل انسان، وسیله‌ی نقلیه و محیط را در سه مرحله‌ی قبل از تصادف، هنگام تصادف و بعد از تصادف بررسی می‌کند. هر خانه‌ی ماتریس، فرصت‌های مداخله برای کاهش اثرات تصادف را برمی‌شمارد. با توجه به این مدل، سازمان بهداشت جهانی توصیه‌های را برای دولت‌ها و سازمان‌های مرتبط با ایمنی جاده‌ای ارایه کرده است که در گزارش‌شان بخوانید.

The Haddon Matrix


منبع: گزارش سازمان بهداشت جهانی

........................................................................................................................

Sunday, April 11

● تفاوت‌های شایان توجهی میان قربانیان سانحه‌های جاده‌ای در كشورهای پر درآمد با كشورهای با درآمد كم و متوسط وجود دارد؛ از جمله موارد زیر:

۱. بیش‌تر قربانیان در كشورهای پر درآمد رانندگان خودروها اند ولی در كشورهای با درآمد كم و متوسط، عابرین پیاده و رانندگان موتورسیكلت و دوچرخه اند.
۲. در كشورهای پر درآمد، نرخ مرگ‌و‌میر در اثر سانحه‌ی جاده‌ای در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال از همه‌ی گروه‌های سنی دیگر بیش‌تر است ولی در كشورهای با درآمد كم و متوسط، گروه سنی بالاتر از ۶۰ سال این صفت را داراست.
۳. نرخ مرگ‌ومیر كودكان (۰ تا ۱۴ سال) در كشورهای با درآمد كم و متوسط سه برابر نرخ مشابه در كشورهای پر درآمد است.

نكته‌ی جالب دیگر، مقایسه‌ی خطر استفاده از وسایل نقلیه‌ی مختلف است. نمودار زیر متوسط تعداد نفر فوت شده ر به ازای ۱۰۰ میلیون كیلومتر استفاده از هر وسیله‌ی نقلیه، نشان می‌دهد.

مقایسه‌ی خطر استفاده از وسایل نقلیه‌ی مختلف


منبع: گزارش سازمان بهداشت جهانی

........................................................................................................................

Friday, April 9

● نمودار زیر برآورد تغییرات نرخ مرگ‌ومیر بر اثر سانحه‌های رانندگی بین سال‌های 2000 و 2020 را نشان می‌دهد. اعداد نمودار، تعداد نفر فوت شده را به ازای ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت نشان می‌دهند. تقسیم‌بندی منطقه‌ای ارایه شده، بر اساس تقسیم‌بندی بانک جهانی‌ست. نکته‌ی قابل توجه در این نمودار، کم‌شدن تدریجی تلفات در کشورهای پردرآمد است که سودمند بودن برنامه‌های بهبود ایمنی جاده‌ها را نشان می‌دهد.

برآورد تغییرات نرخ مرگ‌ومیر بر اثر سانحه‌های رانندگی بین سال‌های 2000 و 2020


منبع: گزارش سازمان بهداشت جهانی

........................................................................................................................

Thursday, April 8

● دیروز روز جهانی بهداشت بود. سازمان بهداشت جهانی، امسال برای اولین بار، این روز را با شعار "ایمنی جاده‌ای، تصادف نیست" به موضوع ایمنی جاده‌ها اختصاص داد. دیروز مراسم‌هایی به این مناسبت در بیش از ۱۰۰ کشور برگزار شد. هفته‌ی آینده نیز بخشی از نشست مجمع عمومی سازمان ملل، به ایمنی جاده‌ها اختصاص خواهد یافت. می‌دانم مطالب زیادی تا کنون در این‌باره نوشته شده است اما بر آنم که مروری چند قسمتی بر خوانده‌هایم بنویسم. امیدوارم برای شما هم مفید باشد.

سانحه‌ی جاده‌ای دومین دلیل شایع مرگ‌ومیر در افراد جوان (بین ۵ و ۲۹ سال) و سومین دلیل شایع مرگ‌ومیر در افراد میان‌سال (بین ۳۰ و ۴۴ سال) در کل جهان است. سالانه ۱.۲ میلیون نفر در سانحه‌های جاده‌ای می‌میرند و ۵۰ میلیون نفر مجروح یا معلول می‌شوند. سهم کشورهای با درآمد کم و متوسط از این ارقام، بیش از ۸۵% است. بدون اقدامی جدی و فوری برای بهبود ایمنی جاده‌ها، تخمین زده می‌شود که مرگ‌ومیر ناشی از سانحه‌های جاده‌ای در ۲۰ سال آینده تا ۶۵% افزایش خواهد داشت. جدول زیر، مقایسه‌ای بین مهم‌ترین دلایل کاهش عمر در جهان در سال‌های 1990 و 2020 ارایه می‌دهد.

رتبه‌بندی مهم‌ترین دلایل کاهش عمر در جهان


منبع: گزارش سازمان بهداشت جهانی

........................................................................................................................

Wednesday, April 7

Artificial IntelligenceArtificial Intelligence را برای بار دوم دیدم. بار اول هم فیلمی چندان دل‌چسب و دوست‌داشتنی نبود. اسم بزرگی دارد. افراد بزرگی هم نام‌شان در فیلم است. یک نمونه‌اش این‌که ایده و داستان فیلم، اثر مشترک کوبریک و اسپیلبرگ است که از معروف‌ترین‌های تاریخ سینما اند. استنلی کوبریک سال‌ها بر ایده‌ی این فیلم کار کرده است و پس از فوتش، اسپیلبرگ به نوعی برای ادای احترام به کوبریک این فیلم را ساخته است. نمی‌دانم. شاید مشکل فیلم همین است که آش‌پزش دو تا شده است.

این‌بار فیلم را دقیق‌تر نگاه کردم. از فیلم برداشتی کردم که نمی‌دانم چه اندازه با آن سازگار است. به نظرم داستان خلقت انسان را بازگو می‌کند. روباتی که عشق می‌ورزد، تشبیهی از انسان است. انسانی که خالقش، عشق بی‌پایان را در وجودش به ودیعه می‌گذارد و سپس از بهشت می‌راندش. سختی‌ها و مشکلات فراوانی پیش رو دارد اما هیچ‌گاه امیدش را از دست نمی‌دهد. در پایان، آن‌چه روحش را آرامش می‌بخشد این است که بداند خالقش نیز هم‌واره به او عشق می‌ورزیده است.

........................................................................................................................

Monday, April 5

● دیروز خانه‌ی یکی از دوستان دعوت بودیم. وارد که شدیم، دیدیم دو مهمان انگلیسی زبان هم دارند. سر صحبت که باز شد، فهمیدیم عازم اسپانیا بوده‌اند و از پرواز امشب جا مانده‌اند. دو سه سالی از من بزرگ‌تر بودند. خیلی خوش‌صحبت و خوش برخورد. یکی‌شان MBA دانش‌گاه یورک را تمام کرده بود و دیگری دانش‌جوی بی‌هوشی بود. یکی‌شان اصالتاً اسپانیایی بود و دیگری روس ولی هر دو به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیولی، آلمانی، پرتغالی، روسی، ژاپنی و چند زبان دیگر به راحتی سخن می‌گفتند. ۵۲ کشور را توریستی گشته بودند. از هر دری صحبت کردیم؛ درس، کار، زندگی، سیاست و .... شدیداً صلح‌طلب و مخالف جنگ بودند.

چند دقیقه‌ای در صحبت‌مان وقفه افتاد. مشغول بد و بی‌راه گفتن بودن به خودم بودم که از تنبلی، دو زبان را هم به زور صحبت می‌کنم که صاحب‌خانه آمد و توضیح داد که این دو آقا هم‌جنس‌گرا اند و چهار سال است که رسماً در کلیسا ازدواج کرده‌اند.....

هنوز نمی‌دانم چه‌گونه باید با این مسأله مواجه شد.

........................................................................................................................

Sunday, April 4

● نشریه‌ی الکترونیکی قاصدک مصاحبه‌ای با مسعود بهنود را در دو قسمت منتشر کرده است که خواندنی‌ست (۱،۲). گزیده‌ای‌ست از زندگی‌نامه‌ی کاری بهنود از ابتدا تا کنون. به‌نوعی گزیده‌ای‌ست از تاریخ روزنامه‌نگاری معاصر، از دوران سانسور قبل از انقلاب و نقش و جای‌گاه رسانه‌ها در انقلاب تا دوران سانسور بعد از انقلاب.

بهنود را از نزدیک نمی‌شناسم ولی از دور آدمی دوست‌داشتنی‌ست. نوشته‌هایش را دوست دارم. قلم زیبایی دارد که نوشته‌هایش را روان و دل‌چسب می‌کند. اما آن‌چه بسیار از نوشته‌هایش می‌پسندم آن است که بیش‌ترشان میانه‌رو و آرامش‌گرا اند.

در اوایل قسمت دوم مصاحبه، نکاتی در مورد شهید آوینی گفته ‌است که برایم عجیب است و قبلاً نشنیده بودم. اگر کسی شهید آوینی را از نزدیک‌تر می ‌شناسد، توضیحی در مورد این گفته‌ها بدهد.

........................................................................................................................

Friday, April 2

Girl with a pearl earringGirl with a pearl earring را هفته‌ی پیش دیدیم. فیلم بدی نبود. روان بود و خوش‌ساخت. اما در مقایسه با فیلم‌های دیگری که در چند ماه اخیر دیدم، عالی هم نبود. به خصوص در مقایسه باThe Barbarian Invasions. داستان فیلم، همان داستان تکراری علاقه‌ی آقای خانه به خدمت‌کار است و حسادت خانم خانه.

فیلم، در واقع زندگی‌نامه‌ی Johannes Vermeer نقاش هلندی قرن هفدهم است. بیش‌تر آثار این نقاش، تصویر یک یا چند نفر در نماهایی از داخل خانه است. توجه ویژه‌ به نورپردازی و رنگ از ویژگی‌های برجسته‌ی این نقاشی‌هاست.

........................................................................................................................

Thursday, April 1

● یک هفته مرخصی رفتم. من که برگشتم، سایت یک هفته مرخصی رفت. خدا را شکر که دنیای مجازی وجود دارد و می‌توان در آن تعطیلات نوروزی داشت. کاش سیزده‌به‌در مجازی هم وجود داشت.

من سالم از تعطیلات برگشتم اما سایت نابود شده بود. نوشته‌های یک ماه پیش را فراموش کرده بود. خوش‌بختانه از بیش‌تر نوشته‌ها backup داشتم. فقط دو تاشان از دست رفت.

........................................................................................................................

Home