تمامي حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ شامل متون, اشعار, آهنگ ها, عكس ها, هدايا و پيام ها متعلق به خانومي مي باشد. همه همش.

My English Weblog
Last update: Friday, May 23
Title: Modern Age Iran, Islamic Revolution



نوشته هاي قبلي
Please come to my new weblog at http://blog.imiran.com
Friday, March 19

● خانه را آن‌قدر رفته‌ایم و شسته‌ایم که برق می‌زند. تخم‌مرغ‌هامان را رنگ کرده‌ایم. روبانی به‌دور سبزه بسته‌ایم. لباس‌های نو را پوشیده‌ایم. هفت‌سین را چیده‌ایم. سبزی پلو و ماهی هم آماده است.

بهار را به انتظار نشسته‌ایم....

پدر و مادر نیستند که تبریک بگویند و عیدی بدهند. همه‌ی فامیل خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ می‌روند. ما نیستیم. دید و بازدیدهای عید را نیستیم. سفر نوروزی نداریم. تعطیلات نوروزی هم نداریم.

بهارنامه شد یا فراق‌نامه؟

........................................................................................................................

Wednesday, March 17

● احساس خوبی‌ست كه آخرین شماره‌ی یكی از معتبرترین نشریه‌های رشته‌ی كاری‌ات را كه همین چند روز پیش چاپ شده، دریافت كنی. ورق بزنی و ببینی كه مقاله‌ای در زمینه‌ی تحقیقاتی تو دارد. بخوانی و دریابی كه دقیقاً مساله‌ای را كه تو ماه‌هاست برای حلش تلاش می‌كنی، به همان روشی كه تو پیدا كرده‌ای، كسی در فنلاند حل كرده است.

خدا را شكر كه من كارهای بیش‌تری از این هم‌كار فنلاندی انجام دادم وگرنه نصف پایان‌نامه‌ی كارشناسی ارشدم پریده بود. البته اگر تا چند روز دیگر ادامه‌ی این مقاله چاپ نشود.

به نظر شما اگر من این مقاله را ندیده بگیرم و در پایان‌نامه‌ام هیچ اشاره‌ای به آن نكنم، كاری غیر اخلاقی انجام داده‌ام؟

........................................................................................................................

Tuesday, March 16

● به تورنتو که آمدیم، سراغ مسجد ایرانی‌ها را گرفتیم. مسجد امام علی یا به عبارتی مرکز ایرانی- اسلامی امام علی را نشان‌مان دادند. از خانه‌ی ما تا مسجد حدود یک ساعت با مترو و اتوبوس راه است. شنیده‌ام که ایرانی‌ها مسجد دیگری هم در تورنتو دارند که به ما خیلی دور است. مسجد امام علی فعالیت‌های زیادی دارد که در سایت‌شان بخوانید.

مدتی پیش شنیدم عده‌ای از مسجدی‌ها ناراضی‌اند و تصمیم دارند مسجد جدیدی بسازند. چند ماه پیش مسجد جدید با نام مهدیه ایرانیان راه افتاد. مکانش چسبیده به مسجد قبلی‌ست! باور می‌کنید؟ شهری به این بزرگی بدون مسجد و دو مسجد ایرانی چسبیده به‌هم.

این دو مسجد از روز اول با هم درگیر بودند. آتش آن‌قدر شعله‌ور شده، که کار به پلیس کانادا کشیده است. یک مسجد، طرف‌داران مسجد دیگر را با کمک پلیس از مسجد بیرون کرد! مسجد دیگر آب را به روی مسجد اول بست! یک مسجد، دیگری را مسجد ضرار می‌خواند! مسجد دیگر، امام جماعت مسجد اول را شیاد، دزد و فاسق می‌نامد.

راستش من جزئیات دعوا را نمی‌دانم. دلم هم نمی‌خواهد بدانم. همین‌قدر می‌دانم که عده‌ای به خاطر همین دعواها دیگر مسجد نمی‌آیند. دیگر مسجد برای‌شان فضای روحانی ندارد. می‌دانم که هر دو مسجد آن‌قدر مشکل مالی دارند که حتی پول آب و برق‌شان را نمی‌توانند پرداخت کنند و ممکن است تعطیل شوند.

........................................................................................................................

Monday, March 15

Shrek عجب فیلم لذت‌بخشی‌ست. مدت‌ها بود این‌قدر نخندیده بودم. همه چیزش عالی‌ست. از داستان و شخصیت‌پردازی‌اش تا انیمیشن و صداگذاری و موسیقی فیلم. بسیاری از آن داستان‌های خیالی دوره‌ی بچگی را به زیبایی پیوند می‌زند.
اگر ندیده‌اید، حتماً ببینید.

........................................................................................................................

Saturday, March 13

● نوشتم که از Rotman و Ivey پذیرش گرفتم. به چند دلیل تصمیم گرفتم Rotman را انتخاب کنم:

۱. Ivey سالیان زیادی به‌ترین و معروف‌ترین دانش‌کده‌ی مدیریت کانادا بوده است. اگر از کسانی که بیش از پنج سال است در کانادا کار می‌کنند سؤال کنید، Ivey را به‌تر از Rotman می‌دانند. Ivey رشدش را کرده و اکنون نسبت به دیگر دانش‌کده‌ها متوقف شده است. اما Rotman به‌سرعت در حال رشد است. Financial Times هر سال MBAهای دنیا را با مطالعات گسترده ای، رتبه‌بندی می‌کند (رتبه بندی 2004). هرچند رتبه‌بندی MBA چندان برای PHD قابل استفاده نیست، اما تا حدودی این پیشرفت سریع Rotman و پس‌رفت نسبی Ivey را نشان می‌دهد. Ivey از سال 2001 تا 2004 از رتبه‌ی ۱۹ ام دنیا به ۲۹ ام رسیده است و Rotman در همین زمان از ۴۶ ام به ۲۱ ام رسیده و اکنون به‌ترین MBA کانادا را دارد.

۲. Rotman در شهر تورنتوست که بزرگ‌ترین و صنعتی‌ترین شهر کاناداست. دسترسی دانش‌کده به مدیران و حضور و رفت‌و‌آمد آن‌ها در Rotman بیش‌تر از Ivey است.

۳. دو سالی‌ست که در تورنتو زندگی می‌کنیم. با زندگی در تورنتو آشنا شده‌ایم. دوستان‌مان همه در تورنتو اند. اگر از تورنتو برویم دیگر واقعاً غریب‌کش می‌شویم. با ماندن در تورنتو، دردسر و هزینه‌ی اسباب‌کشی و رفت‌وآمد به تورنتو هم نداریم.

۴. از همه مهم‌تر، Rotman بیش‌تر پول می‌دهد!

........................................................................................................................

Thursday, March 11

The Passion of the Christ را دیدم. برایم سخت است در موردش نظر بدهم. شاید چون نوع نگاه من، آن نوعی نیست که فیلم را برایش ساخته‌اند. فیلم را برای مخاطب مسیحی ساخته‌اند که از بچگی با این داستان آشناست، باورش دارد و همه‌ی گفت‌و‌گوها و خشونت‌ها برایش معنا و مفهومی متعالی دارد. با این وجود ، فیلمی دیدنی‌ست. خیلی خشن است. آن‌قدر که احساس می‌کنی زیاده‌روی‌ست ولی مطمئن نمی‌شوی. حالتی شبیه آن‌چه برخی روضه‌خوان‌هامان در مورد عاشورا می‌گویند. از رادیو شنیدم که پاپ هم فیلم را دیده است و گفته است:"همان‌طور است که بوده". از نکات جالب درمورد فیلم یکی‌اش این است که هیچ فیلمی تا کنون این‌همه بیننده از کلیسا نداشته است. زبان فیلم آرامی-لاتین است و زیرنویس انگلیسی دارد که این به نظرم بر واقعی و جذاب بودن فیلم می‌افزاید.

انتقادی که به نظرم به فیلم وارد است، این است که فقط ۱۲ ساعت آخر زندگی حضرت مسیح را تصویر می‌کند، نه تمام زندگی‌اش را. دوازده ساعتی که همه‌اش قصه‌ی درد و رنجی است که حضرت مسیح، به اعتقاد مسیحیان، برای به‌دوش کشیدن بار گناهان پیروانش به‌جان خریده است. به باورم زندگی حضرت مسیح گفتنی‌های بیشتری دارد که در ۱۲ ساعت آخر و با آن همه خشونت، خلاصه نمی‌شود. از این بابت شبیه خودمان است که از ۵۷ سال زندگی امام حسین، به چند روز آخرش توجه می‌کنیم. اگر بکنیم....

........................................................................................................................

Tuesday, March 9

● کمی از وضعیت درسی‌ام بنویسم. کارشناسی ارشدم تا چند ماه دیگر تمام می‌شود. دانش‌جوی دانش‌کده مهندسی صنایع دانش‌گاه تورنتو ام و زمینه‌ی کلی کارم، Operations Research (تحقیق در عملیات یا پژوهش عملیاتی) است. دقیق‌ترش این‌که در دو موضوع کار کرده‌ام:Vehicle Routing Problem و Cutting Stock Problem. دقیق‌ترش باشد برای فرصتی دیگر.

برای PhD تصمیم داشتم از مهندسی خارج شوم و به دانش‌کده‌ی مدیریت (Business) بروم. چندی پیش نوشتم که GMAT دادم و مدارکم را به پنج دانش‌گاه فرستادم. تا امروز دو دانش‌گاه جواب مثبت داده‌اند: University of Toronto (Rotman School of Business) و University of Western Ontario (Ivey School of Business) i

به نظر شما کدام را انتخاب کنم؟

........................................................................................................................

Home